بازيگران: لعيا زنگنه ، عبدالرضا اكبري ، فرهاد جم ، فريبا متخصص ، زهره حميدي ، ….. سال پخش: ۱۳۷۷-۷۸ كارگردان: داريوش فرهنگ “موضوع اين سريال خانوادگي درباره زن و شوهري مرفه است كه در آستانه كشمكش طلاق با وجود سه فرزند هستند. ماجراي داستان از آنجا آغاز ميشود كه اين زن و شوهر موقع رفتن به يك ميهماني در لواسان در حين مشاجره دچار حادثه شده و ماشين آنها به دره سقوط ميكند و آتش مي گيرد. شوهر در آخرين لحظات از اتومبيل بيرون ميپرد و به كمك نيروهاي امداد نجات پيدا ميكند اما در اين تصادف اثري از زن وجود ندارد. زن كه چهرهاش سوخته توسط دكتر جراح پلاستيك پيدا مي شود و پس از تغيير چهره به صورت پرستاري ناشناس به منزل سابق خود بر مي گردد و اين بار به نوعي ديگر برخورد مي كند. بطوري كه فرزندان، همسر و مادر شوهر خود را به شدت مجذوب ميكند تا جايي كه آنها به شخصيت اصلي او پي برده و همسرش مجددا از او تقاضاي ازدواج ميكند.نويسنده سخن خود را با ذكر اين مسئله آغاز ميكند كه كتاب سريال تولدي ديگر در آخرين سال يك هزاره نوشته شدهاست؛ و اميدوار است همچنان كه مردمان در پايان هر سال به حسابرسي مالي خود ميپردازند، بتواند به حسابرسي تاريخي تمدن ايراني بپردازد. به اعتقاد او، هزارهاي كه به پايان ميرسد، هزاره ورشكسته تاريخ ايران است. شجاعالدين شفا كشورها را از نظر پيشرفته شدن به سه دسته پيشرفته، عقب مانده و در حال پيشرفت طبقهبندي ميكند. اما معتقد است در ميان اين كشورها ايران و اسرائيل دو استثنا هستند:
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۴ مهر ۱۳۹۵ساعت:
۰۵:۳۰:۲۸ توسط:رويا موضوع:
۲۲ سال از فرار ستايش و فرزندانش مي گذرد. اينك هر سه با هويتي دروغين و با نام فاميل رودباري زندگي مي كنند. ستايش آسوده خاطر از اينكه با تغيير هويت خود و فرزندانش براي هميشه ازچنگ حشمت فردوس گريخته اند .او حالا صاحب رستوراني در رامسر است و اعتبار و شهرتي نيكو دارد و هرگز تصور نمي كند كه سرنوشت ، يكبار ديگر او و حشمت فردوس را رودر روي هم قرار دهد . تهيه كننده : آرمان زرين كوب
نويسنده : سعيد مطلبي كارگردان : سعيد سلطاني بازيگران : داريوش ارجمند، نرگس محمدي ، مهدي سلوكي ، سيما تيرانداز ، حديث مير اميني ، امير محمد زند ، رامسين كبريتي و اميد عليمرداني …او بايد براي صداقت او ستايش كرد.
پدر و مادر من هميشه به من ستايش زماني كه من خوبي در مدرسه بود.
او بسيار براي تحقيقات خود را در بيماري هاي قلبي مورد ستايش بود.دوستان خود را ستايش سخاوت خود، شوخ طبعي، و يادگيري است.
او حرفه اي و پويايي او را ستود.
پليس رانندگان براي رانندگي معقول در خريد سريال ستايش شرايط وحشتناك را ستود.
سخنراني كساني كه شجاعت در آزادسازي كشور خود را نشان داده است، ستود.
من سعي كردم به تقويت نفس خود را با ستايش پخت و پز خود
آنها سزاوار ستايش براي همه كار سخت خود را.
سياست هاي اقتصادي او ستايش گسترده براي كاهش بدهي هاي دولت به دست آورد.
ستايش از اين افعال به معناي بيان تاييد و يا تحسين است. به ستايش است به صداي طرفداري، تقدير، يا عزت نفس: “او با شور و شوق ستايش شد زيبايي از معماري گوتيك” (فرانسيس ماريون كرافورد).
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۴ مهر ۱۳۹۵ساعت:
۰۵:۲۶:۴۰ توسط:رويا موضوع: